وقتی مشخص شد سینمای ایران برای دومین سال پیاپی فیلم بلندی در میان آثار پذیرفته شده کن ندارد، عدهای از حضور پرقدرت در بازار کن سخن به میان آوردند و این که باید قدر این فرصت را دانست.
در حالی که مروری بر برخی از فیلمهای حاضر در بازار کن نشان میدهد که در این زمینه هم احتمالاً کاری جز فرصتسوزی نخواهیم کرد.
در میان فیلمهای ایرانی حاضر در بازار کن فیلمهایی چون «مصائب دوشیزه»، «اخراجیها»، «سنگ، کاغذ، قیچی»، «م، مثل مادر»، «بچههای ابدی» و «قاعده بازی» به چشم میخورند. فیلمهایی که اساساً برای اکران داخلی ساخته شدهاند و بعید است بتوانند، مخاطب و مشتری بینالمللی بیابند.
چطور ممکن است فیلمی که تمام پایه و اساسش بر مبنای شوخیهای کلامی شکل گرفته و در دوبله یا زیرنویس به زبانی دیگر، تمام جذابیتهای احتمالیاش از میان خواهد رفت، مورد توجه خریداران فیلمها در بازار کن قرار گیرد.
جالب است که پس از ناکامی در راه یافتن به بخشهای رقابتی کن، حالا در بازار فیلم هم ناشیانه عمل میکنیم و فیلمهایی را برای مخاطب بینالمللی عرضه میکنیم که صرفاً تماشاگر داخلی دارند و احتمالاً موفقیتشان در محافل جهانی چیزی نزدیک به صفر است.
در کمتر دورهای سابقه داشته که این تعداد فیلم بیربط از سوی ایران در بازار کن حاضر شده باشد. به این ترتیب فرصتی که در سراسر دنیا و تمام کشورهای صاحب سینما از آن به بهترین شکل استفاده میکنند، به تعارف برگزار شده و به راحتی از کف میرود.
درحالی که با استفاده از نظر کارشناسان و دخالت ندادن مسائل فرامتنی میشد، گزینههای بهتری در بازار فیلم کن حضور یافت.
اما اصرار برای ارائه چهرهای تازه از سینمای ایران برای جهانیان، بیشتر به حضور فیلمهایی انجامیده که ضعفها و ایرادهای تکنیکیشان، چیزی جز پوزخندهای تحقیرآمیز برایمان به ارمغان نخواهد آورد.